سلام. ببخشید در این چند روز نبودم. به خاطر فیلترشدن وبلاگم بود که فکر کنم حل شده باشه اما در آینده نه چندان دور آدرس این وبلاگ عوض می شه
بریم سر جوک های امروز که یه لبخندی کوچولوی روی لبهای شما بشینه
1- زنه میره دکتر، میگه: آقای دکتر من صدام یکم کلفته، می‌خوام معالجش کنم. دکتره میگه: یه دارو هست ولی عوارض جانبی داره. زنه میگه: اشکال نداره، فقط صدام خوب بشه. دکتره هم دارو رو براش مینویسه. بعد از یه مدت زنه بر میگرده مطب دکتره، میگه: آقای دکتر، دمت گرم! من صدام خوب شد، فقط رو سینم یه کم مو درآوردم که اونم به تخمم!
2 - به یکی میگن شما چطوری شخصیت خودتونو نشون میدی . میگه با ارائه بلیط
3- به ترکه میگن: یه پستاندار پرنده نام ببر، میگه: مهماندار هواپیما !
4- به رشتیه میگن: شما تا حالا تو صف کسی رو هول دادین؟ میگه: نه، ولی یه بار هول شدم تو صف دادم!
5- ترکه میره به یکی خبر مرگ مادرش رو بده، بهش میگه: یه شتری بود که در خونه همه میخوابید!؟ یارو میگه: خوب؟ میگه: این دفعه رو ننه تو خوابید!
6 - ترکه میره خواستگاری بابای عروس بهش میگه اون گله که زدی به یقت خارش اذیتت نمیکنه ترکه میگه خارش که نه ولی گلدونش که تو شلوارمه دهنمو سرویس کرده
7- یه زنه با یه ماشین شیک داشته می رفته که چشش به یه مرد لاغر مردنی می افته سوارش می کنه و میبردش خونه!! مرده هم خوشحال میشه و با خودش میگه خدا رو شکر ما هم به یه نون و نوایرسیدیم زنه میگه لخت شو تا من بیام!!بعد از چند دقیقه زنه دست پسرشو میگیره و میاره تو میگه:ببین پسرم اگه غذا نخوری مسه این اقاهه میشی ها!!!
8- ترکه پنچر گیری داشته، زن میگیره. فردای شب عروسیشون، زنش میره پیش باباش شکایت میکنه که: این شوهر من دیشب منو گرفته بود هی فرو می‌کرد تو وان حموم! باباهه میره پیش دامادش میگه: چرا شب اول زندگی دختر منو هی فرو می‌کردی تو وان؟! ترکه میگه: خوب می‌خواستم سوراخشو پیدا کنم!
9- قزوینیه یه خیابون خلوت پیدا میکنه، خودشو با انگشت میکنه در میره !
10- یه ترکه و یه آمریکاییه و یه انگلیسیه داشتن تو یه کنفرانس علمی در باره پیشرفتهای علمی کشورشون صحبت میکردن. آمریکاییه میگه: ما یه موشک ساختیم که دقیقا وسط ماه فرود میاد. میگن: دقیقا وسط ماه؟! میگه: نه، حدوداً یه وجب اینورتر. بعد انگلیسیه میاد میگه: ما یه سفینه فرستادیم وسط مریخ. میپرسن: درست وسطش؟ میگه: نه، تقریباً یه وجب اینورتر. نوبت ترکه میرسه، هر چی فکر میکنه چیزی به نظرش نمیرسه، آخرسر میگه: ما تو کشورمون با چشمامون غذا میخوریم! همه ملت کف می‌کنن، میگن یعنی چی، مگه میشه؟ یعنی واقعا با چشماتون غذا میخورین؟! ترکه میگه: نه، حدوداً یه وجب پایین تر!
برای دیدن تمامی مطالب وبلاگ به آرشیو موضوعی سر بزیند
